مصاحبه با خبرگزاری «شفقنا»: مذاکرات صلح با طالبان و گروگانگیری برای منافع انتخاباتی آمریکا

خبرگزاری شفقنا – مذاکرات صلح با طالبان، گروگانگیری امنیت مردم افغانستان برای انتخابات امریکاست!

مصاحبه با خبرگزاری «شفقنا» درخصوص طالبان و امنیت افغانستان

«علیرضا رجائی» کارشناس مسائل سیاسی افغانستان در گفت و گوی اختصاصی با خبرنگار شفقنا افغانستان مذاکرات صلح طالبان در قطر را یک نمایش تبلیغاتی برای دولت امریکا خواند که در آوردن صلح به افغانستان ناکام است و دستاورد مثبتی نخواهد داشت. او مکانیزم‌های جایگزین برای این مذاکرات پیشنهاد کرد و تأکید داشت: مردم دیگر طاقت جنگ ندارند، نه فقط مردم افغانستان که دیگر مردم دنیا هم نگرانند و برای صلح در افغانستان دعا می‌کنند.

رجایی با پرسش از کیستی ناقض صلح و حامی بحران و تروریسم، سیاست‌های حمایتی امریکا از طالبان را به چالش کشید و گفت: زندانیان طالبان آزاد شدند و دوباره به صف نظامیان طالبان پیوستند و همچنان جنگ و خشونت را دنبال می‌کنند، اما زلمی خلیل‌زاد انکار می‌کند. با این وضعیت، اوضاع و احوالی که جریان دارد بیشتر شبیه یک نمایش است تا یک کار اساسی و اصولی. سند این صلح یا پیمان‌نامه هم از تاریخ صدور تا انتخابات امریکاست که چنانچه آقای ترامپ موفقیت پیدا کرد آن را به عنوان سند دستاوردهای خودش مطرح کند. موضع امریکا در برابر طالبان دوگانه است: اگر طالبان مشکل نداشت چرا امریکایی‌ها علیهش حمله و لشکرکشی کردند؟ اگر مشکل داشت پس چرا دوباره می‌خواهند حاکمش کنند؟ چرا الان می‌خواهند دوجبهه‌ای حرکت کنند: یک جبهه دولت و جبهه‌ی دیگر، طالبان؟

او با اشاره به دسیسه‌های رسانه‌ای برای تفرقه‌اندازی بین ایران و افغانستان گفت: امریکایی‌ها و مجموعه‌های مختلفشان مالکانه به افغانستان نگاه می‌کنند و دائماً کوشش می‌کنند بین دو ملت ایران و افغانستان کدورت و مشکل ایجاد کنند، چرا که ایران صالحانه قدم برمی‌دارد و صلح را برای مردم افغانستان می‌خواهد. مهندسی‌ای که وجود دارد می‌خواهد کدروت و مشکل ایجاد کند، درحالی که ایران حتی در برخورد با مهاجرین غیرمجاز هم با التفاط برخورد می‌کند.

وی سیاست‌های جنگ‌افروزی در افغانستان را مردود دانست و اضافه کرد: به عنوان یک شهروند به صراحت می‌گویم: افغانستان یک اردوی نظامی نیست که هرکسی بیاید و بخواهد آن‌جا را به زمین کارزار و جنگ‌های نیابتی و خشونت برای مردم تبدیل کند. جنگ خواسته مردم نیست و کسانی که دم از حقوق بشر می‌زنند برای امنیت مردم افغانستان قدم بردارند. مقوله حقوق زن و حقوق بشر کجاست؟ یک‌جا می‌گویند که وزارت زنان و مجموعه‌های مختلف باید حذف شود و جای دیگر می‌گویند مقوله‌ی زنان و حقوق بشر به جدیت دنبال می‌شود. پیگیری حقوق بشر و زن به یک حرف و ژست تبدیل شده است و در عمل در ادوار مختلف دیدیم که نقض شده است.

او با تقسیم‌بندی طالبان امروز به دو طیف طالب فکری و طالب جنگ‌افزاری گفت: طالب فکری و مدارس دینی مبتنی بر شریعت و اعتقادات دینی عملاً دنبال مصالح مردم افغانستان است و طالب جنگ‌افزاری عملاً جنگ‌افزار دیگران است. یک روز حزب اسلامی به عنوان جنگ‌افزار استفاده می‌شد، یک روز طالبان و یک روز داعش. امریکایی‌ها در اعترافات‌شان به این استفاده ابزاری اذعان کرده‌اند.

او با تأکید بر جدایی این دو طیف از هم و تقبیح طالب جنگ‌افزاری افزود: طالب جنگ‌افزاری امروز طالب چندملیتی است و عملاً از تک‌گروهی درآمده است. جریان‌های مختلف در آن نفوذ کرده و آن را به یک ساختار نظامی تبدیل کرده‌ است که پایه و اساسش برخورد و درگیری است و صلح‌سیتزی را دنبال می‌کند به‌جای اینکه صلح‌محور باشد. بیشترین صدمه را هم در این صلح‌سیتزی به مردم افغانستان می‌زند و با حمله به مراسم، برنامه‌ها و مراکز مردم شیعه عملاً بحث مذهب علیه مذهب را دنبال می‌کند درصورتی که قانون اساسی و خودم مردم افغانستان اسلام‌محور است و تفکیک نمی‌کند. برادرکشی و تجاوز در هیچ‌جای شریعت، هیچ دین و هیچ اخلاقی نوشته نشده است، اما مداخله‌گران می‌خواهند افغانستان را به ملک زیردستی خودشان تبدیل و به عنوان عنصر خشونت در منطقه مطرح کنند؟

او با اشاره به نادیده‌گرفته‌شدن واقعیت‌ها در جریان تبلیغ‌های سیاسی و رسانه‌ای مذاکرات گفت: صحبت طالبان با رسانه‌ها موج مثبت‌اندیشی ساخته که آنها را واقعاً علاقمند به شکل‌گیری پروسه صلح نشان بدهد، اما نکته عجیب اینکه آتش‌بس را جدی نمی‌گیرند. آتش‌بس جزو پروسه صلح است، اما جدی‌ گرفته نمی‌شود، چرا؟ چرا مردم کشته شوند و آسیب ببینند؟ صلح بدون آتش‌بس چطور تعریف می‌شود؟ طالبان در همین پروسه توانستند زندانی‌های‌شان را آزاد کنند، ولی کشتار مردم بی‌گناه افغانستان متوقف نشد، درحالی که زد و خوردها و جنگ باید در همین پروسه قطع می‌شد.

او افزود: آنچه الان به نام مذاکره صلح دنبال می‌شود یک نمایش و ژست سیاسی است، در عمل صلح‌سیتزی دنبال می‌شود و محورهای رفتاری به‌جای مردم‌سالاری، مردم‌آزاری است. همین‌ها مردم را به ستوه آورده است چون آینده روشنی ندارند. مردم دیگر طاقت جنگ ندارند؛ نه فقط مردم افغانستان که مردم دیگر دنیا هم نگرانند و برای صلح افغانستان دعا می‌کنند.

او تشکیل شورای عالی صلح افغانستان با تشریک مساعی کلیه کشورهای همسایه را تسریع‌کننده صلح و بازدارنده تخاصمات و جنگ در افغانستان خواند و تأکید کرد: یک شورای عالی صلح افغانستان تعریف شود و نظارتی هم روی آن باشد که نگاه ابزاری به مردم افغانستان و طالبان نشود. سازمان ملل یا کنفرانس اسلامی این شورای عالی صلح را دائماً پایش و نظارت کند.

او تحقق پروسه صلح را منوط به نگاه صالحانه و صلح‌مدارانه همه کشورهای همسایه و کنارگذاشتن نگاه منفعت‌محورانه برشمرد و گفت: پروسه صلح اگر بخواهد عملی بشود منوط به این است که در چینشی که هست در گام اول همه دیده بشوند. گام دوم  این‌که کشورهای همسایه منافع‌محور نگاه نکنند که چه سهمی می‌برند؛ سهم ما به عنوان ایران از صلح، آسایش مردم افغانستان است که اگر مردم افغانستان آسایش پیدا کنند از بی‌وطنی و بی‌خانمانی خلاص می‌شوند. کشورهای همسایه هم هرکدام به تناسب قدرتی که دارند بیایند و در افغانستان سرمایه‌گذاری و شغل ایجاد کنند.

رجایی صلح‌طلبی برای مردم افغانستان را یک مسئولیت عمومی و فراگیر شمرد و پیشنهاد کرد: افغانستان اتحادیه‌ای از سفارتخانه‌های کشورهای دیگر در کابل تشکیل بدهد و کشورهایی که در افغانستان سفارتخانه دارند مکلّف بشوند عضو این اتحادیه شوند و برای حفاظت و حراست از صلح جلسات ادواری در داخل افغانستان برگزار کنند که پروسه صلح به نتیجه برسد. همان‌جا هم نماینده‌ها باهم فیصله کنند و هرکدام وظیفه و مأموریتی داشته باشند که در این پروسه نقش بگیرند.

او اتحادیه را مکمل شورای عالی صلح دانست و تأکید کرد: طبیعی است همسایگان افغانستان به دلیل داشتن مرز مشترک با این کشور و تأثیرپذیری منطقه‌ای از تغییر و تحولات سیاسی افغانستان، دغدغه‌شان نسبت به دیگر کشورها بیشتر بوده و صلح و آسایش منطقه‌ای برای‌شان مهمتر باشد. هرچه وسعت مرزهای مشترک‌شان با افغانستان بیشتر باشد، دغدغه‌شان بیشتر است، چون مهاجرت‌ها و مسائل امنیتی‌شان بر وضعیت آنها اثر می‌گذارد و آنان را در شرایط ناخواسته ای قرار می‌دهد.

وی پیشنهاد تشکیل دبیرخانه توافقات و قراردادهای افغانستان را در راستای راه‌اندازی اتحادیه‌ی حفاظت و حراست از صلح ارائه کرد و گفت: یکی از مکانیزم‌ها هم مجمع توافقات، قراردادها و پروتکل‌هایی است که امضا شده است. هر کشوری که با افغانستان قرارداد دارد: ایران، روسیه، پاکستان، امریکا و چین، بیایند قراردادهاشان را احصا کنند و متناسب با قراردادهایی که امضا کردند ایفای نقش کنند. این یکی از کارهای کلیدی است که چنین دبیرخانه‌ای تشکیل بشود و مجموع این توافقات را محقق و از بالقوه به بالفعل تبدیل کند.

او تأکید کرد: برخی از کشورها قراردادهای امنیتی و برخی قراردادهای تجاری با افغانستان دارند؛ این قراردادها باید مطالبه و پیگری شوند و دبیرخانه به عنوان یک سیستم نظارتی بر انجام آنها نظارت داشته باشد و قدرت نرم را مدیریت کند. به تناسب رخدادها و تعاملاتی که داشته‌اند حقوقی برای کشورهای همسایه درنظر گرفته شود و با توجه به نقش مثبت و مثبت‌اندیشی هر کشور در افغانستان در تغییرات و تحولات جامعه افغانستان به آنان نقش داده شود. هرکدام از کشورها که نقش مثبت ایفا کرده و به تعهدات‌شان پایبند بوده‌اند نقش داده شوند و هرکدام که نقش منفی ایفا کرده یا به تعهدات‌شان پایبند نبوده‌اند نقش شان سلب شود. این باعث می‌شود که زیاده‌خواهی‌ها کنترل شود.

مشاهده خبر در خبرگزاری شفقنا

پست های مرتبط

اولین دیدگاه را بنویسید